کتاب تهوع

اثر ژان پل سارتر از انتشارات نشر کتاب پارسه - مترجم: محمدرضا پارسایار-ادبیات فرانسه

تهوع داستان آنتوان Roquentin، یک نویسنده فرانسوی است که در وجود خود وحشت زده است. در قالب اثر خاطره انگیز، او بی رحمانه هر احساس و احساس خود را فهرست می کند. افکار او به یک احساس غرورآمیز و غم انگیز تهوع که منجر به انتشار در ناحیه چپ چسبنده، در پایین زمان ما و زمان سوزن های بنفش و صندلی های صندلی شکسته می شود، منجر می شود.

برنده جایزه نوبل سال نو در ادبیات سال 1964 (هرچند که حاضر به پذیرش آن نشد)، ژان -Paul Sartre، فیلسوف، منتقد، رمان نویس و نمایشنامه نویس، جایگاه ویژه ای در جهان نامه های فرانسوی دارد. La Nausée ، اولین و بهترین رمان او، نقطه عطفی در داستان تخیلی و کار کلیدی قرن بیستم است.


خرید کتاب تهوع
جستجوی کتاب تهوع در گودریدز

معرفی کتاب تهوع از نگاه کاربران
موقع خوندن@تهوع@ انتظار داشتم با کتابی مثل بیگانه و مسخ روبرو شم اما پوچی سارتر کاملا متفاوت با کامو و کافکا بود.درطول خوندن مدام تمرکزم بهم می خورد و برای اینکه تو جریان کتاب باشم باید خیلی به خودم زحمت می دادم.با این حال کوچیکترین نکته ای کافی بود تا منو از روند کتاب دور کنه مثلا یه قسمت از کتاب اشاره جزءی به ناپلئون کرده بود منم تو دنیای رویاهام غرق شدم به فکر رمان دزیره افتادم.
تنها نکته ای که باعث شد به خوندن ادامه بدم_بااینکه 100 صفحه خونده بودم چون احساس کردم تمرکز کافی نداشتم دوباره شروع کردم_توجه زیاد سارتر به احساسات انسانی بود.و همین قضیه باعث شد به یکی از ترسهام غلبه کنم.همیشه تو دفتر خاطراتم محافظه کار عمل می کردم با وجوداینکه میدونستم کسی جز من نوشته هامو نمی خونه اما می ترسیدم به سرنوشت یوزف [رمان جهالت،کوندرا]دچار شم و از گذشته و تفکراتم افسوس بخورم.اما با خوندن تهوع نظرم عوض شد و راحت تر می نویسم.
خلاصه اینکه تهوع ارزش خوندن داشت،اما از تصوراتم پایین تر بود.

مشاهده لینک اصلی
هر لحظه را وارسی می کنم, می کوشم تا رمقش را بکشم; هیچ چیز نیست که بگذرد و نگیرمش و

برای همیشه در خودم نگهش ندارم,هیچ چیز, نه لطافت گذرنده ی این چشمهای زیبا, نه همهمه خیابان, نه روشنایی کاذب سحر:و با این حال دقیقه سپری می شود و من نگهش نمی دارم, دوست دارم که بگذرد.


و بعد ناگهان چیزی یکباره می شکند...ماجرا به پایان رسیده است, زمان جریان شل روزانه اش را از سر می گیرد.


سر می گردانم:پشت سرم, آن صورت زیبا و خوش آهنگ یکسره در گذشته فرو می رود.کوچک می شود, هنگام افول خود چروکیده می شود و حالا آغاز با پایان یکی می گردد.در حینی که آن نقطه طلایی را با چشم دنبال می کنم, می اندیشم که موافقت خواهم کرد_حتی اگر چیزی نمانده بود بمیرم, ثروتی یا دوستی را از دست داده بودم_که همه چیز را از نو بگذرانم در همان اوضاع و احوال از سر تا ته.

ولی ماجرا نه دوباره شروع می شود و نه امتداد می یابد…

مشاهده لینک اصلی
DNF در 50٪ یک شب (به خوبی از لحاظ فنی صبح بود)، من تلاش بیچارانه برای پیدا کردن آنچه در مورد اگزیستانسیالیسم وجود دارد. بالاخره متوجه شدم ... سه شنبه صبح. سرگرم کننده بزرگ به هر حال من به اندازه کافی علاقه مند به خواندن یک کتاب در آن بودم. هرگز فلسفه را قبل از این نفهمیدم. اول، مطمئن نیستم که نسخه من فقط نسخه من باشد، اما حجم عظیمی از خطاها در این کتاب باعث خشم من شده است. این لحظات خیره کننده ای داشت، اما اغلب اوقات همه چیز تا حدودی مبهم بود. دور و برش آن و توصیف بیش از حد است. اطلاعات کافی در مورد شخصیت ها وجود ندارد. احساس کردم که من هرگز نمی دانستم چه اتفاقی می افتد یا جایی که اتفاق می افتد بدون توجه به تعداد دفعاتی که من بیش از متن خواندن. شاید من خیلی ضخیم بود، اما بیشتر این چیزها کاملا به من حساس نبود.

مشاهده لینک اصلی
به طور کلی، ایده ای که در ذهن در مورد کتاب ها بوجود می آید؛ yaåÿa در قاضی هرگز yã¼zeyselliäÿ olduäÿ ± n در eay از diäÿ سمت دسترسی به ویندوز XP را در نمایش کامل عمل واقعی detaylandä ± RA ± LMA ± انباشته در برخورد با varoluåÿsal عمیق مواجه ± ± ماه ± LDA انباشته ± مورد حضور در gã¶zle غالب بازتاب توصیفی ± میز ± دا R ±.

مشاهده لینک اصلی
رمان های Sartriens کمی اندک به نظر می رسید، اما تهوع برای من یکی از بهترین رمان های قرن بیستم است. او یکبار من را همراهی کرد و من قطعا دوباره خواندنش را متوقف کردم. این اجازه می دهد تا زمانی که ما فلسفه ژان پل سارتر، شخصیتی را که جهان را می بیند و بی رحمانه است، شناسایی می کنیم، بنابراین بیهوده به نظر می رسد. او سعی در شناخت وجودش داشت تا بتواند درک کند که چرا او زندگی می کند اما به یک واقعیت غم انگیز و بدون پایان می رسد. خواندن آن آسان نیست، آن را خاموش می کند و سوسک را می دهد، اما اجازه می دهد تا کلمات را به درد زندگی که ممکن است گاهی اوقات احساس می کنید. هنوز ...

مشاهده لینک اصلی
این خواندن خسته کننده بود و اگرچه یک رمان کوتاه بود، چند ماه طول کشید تا از آن عبور کنم. سارتر برای نشان دادن / کشف اگزیستانسیالیسم در قالب روایت است. من تلاش مشابه خود را در بازیThe Flies @ بهتر انجام دادم، زیرا داستان و داستان خیلی بیشتر بود. اگر نادیا را با آندره برتون دوست داشتید، ممکن است دیوانه باشید اما احتمالا سبک نوشتاری این رمان را نیز دوست دارید. گاهی اوقات تعجب می کنم که آیا رمان در فرانسه خویش بهتر یا شاعرانه تر است یا خیر. تهوع است ارزش خواندن اگر شما به فلسفه غرب قرن 20 و / یا سارتر و اگر شما می توانید در آنجا وجود دارد برای tidbits آبدار، عبارات و passages که تشکیل یکaha! @ نور-bulb-off-off نوع لحظه ، تعداد کمی از آنها وجود دارد. یکی از موارد مورد علاقه من: من می خواستم لحظات زندگی ام را دنبال کنم و خودم را مانند خاطرات زندگی خودم ترتیب دهم. شما هم ممکن است سعی کنید و گرفتن زمان دم. @

مشاهده لینک اصلی
سارتر مانند یک قرص بزرگ ویتامین چند است که برای بلعیدن دشوار است. قرص دارای تمام این عناصر ناشناخته است که شما را قوی و سالم و طولانی تر می کند، اما شما دقیقا نمی دانید که چه ماده ای چه چیزی را انجام می دهد. و شما نمی دانید اگر آن را درمان می کند یا مانع می شود، اما شما هنوز هم آن را، فقط در مورد. یا آن را مانند شب جمعه یا یک سرویس صبح روز یکشنبه است. شما بروید و دعا می کنید، اما شما کاملا مطمئن نیستید که چه کاری انجام می شود. کلیسای گرانقیمت هنوز خشن است و همجنسگرایان حتی اگر هرگز ملاقات نکنند، برای شما خوشایند هستند. شما ممکن است شک و تردید داشته باشید که چه کسی دعا میکنید و چه درخواستی دارید. اما، گاهی اوقات شما هنوز هم، فقط در مورد.این کتاب می تواند همه چیز، هر چیزی و هنوز هیچ چیز. ممکن است حاوی ظرفیت های عمیق باشد و یا ممکن است فقط یک سفر با یک فرد گیج کننده باشد. اما شما فقط می توانید آن را بخوانید. من می توانم تفسیر خود را ارائه دهم، و همچنین می توانم یک لالایی کونتی را بخوانم، اما من هم نمی توانم آن را درک کنم. و واقعا، چه کسی مراقبت می کند؟ تهوع به نظر می رسد من مخالف وجود. ما بر اساس مردی که وجود دارد، وجود دارد، که به من تسلیت میگویم. در غیر این صورت، چرا امشب شب بخیر؟ گاهی اوقات ما از دیگران استفاده می کنیم، بدون این که متوجه شویم، برای تأیید وجودمان. به عنوان مثال: \"چرا شما پانکک گرم را در چهره من گذاشتید؟ @ برای تأیید بودن خود، احمقانه است.\" روکونتین، راوی خود، متوجه می شود، در حالی که تلاش می کند تا یک مرد دیگر را برای کتابی که برای نوشتن است، تحقیق کند، ~ موجودی قبل از ذات است. اما شما نمی توانید لباس های خود را بشوید و یا کوه را با این حداکثر صعود کنید. در حقیقت، اگر من از این حکم در غرب قطب جنوب استفاده کنم، تنها کسی که در اینجا به آنجا می آید، به من لبخند می زند، و سپس به آرامی به یک مرگ فجیع پایان می دهد. سارتر می رود، و شما ممکن است بپرسید چرا؟ و من درخواست شما را تحسین می کنم اما به آن پاسخ نمی دهم. روکوندین احساس می کند که باید جوهر را از بین ببرد و در آنجا بماند. چرا؟ دوباره بپرس سوالات خیلی زیاد. او معتقد است که وجود تنها، بدون لوازم التحریر و یا لوازم جانبی، دشوار است، اما لازم است به صورت مستقیم، اگر چه ممکن است باعث تهوع. برای رمانتیک های دلسوز که در اطراف حرکت می کنند، جستجو: من متاسفم که به شما اطلاع دهید که â € ~loveâ € ™ اساسا فقط ذات است آن را در Station Existence خرید نمی کند؛ بنابراین، عشق نشان دهنده «هیچ چیز» است. با این حال، او برای سارتر به نظر می رسد که مخالف بصری است. و حدس بزن چه؟ من می توانم به این موضوع مربوط باشد. خوب است بدانیم که در این صومعه ی موجود وجود دارد. خوشبختانه، پرستار هر ساعت صبح می کند و داروها شگفت انگیز است. این چیزی است که در تحقیق و ارزیابی خستگی می بیند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تهوع


 کتاب نقاط شفا بخش
 کتاب زندگی ای که ارزش زیستن دارد: آلبر کامو و تمنای معنا
 کتاب شب اتفاق افتاد
 کتاب My infinite puzzle
 کتاب رختکن بزرگ
 کتاب به دنبال داروین