ماجرا در زمان جنگ اول میگذرد، در محلات پایین شهری لندن، شهری دچار ویرانیهای جنگ و پناهگاهی برای عناصر وازدهای که میکوشند از گذشتهی خود بگریزند. سلین با تفالههای جامعه، آدمکشها، واسطهها، قاچاقچیها، بدکارهها، معتادان، ولگردان و جنایتکاران محشور میشود.
خرید کتاب دسته دلقک ها
جستجوی کتاب دسته دلقک ها در گودریدز
معرفی کتاب دسته دلقک ها از نگاه کاربران
Guignols band, Louis-Ferdinand Céline
Guignols Band is a 1944 novel by the French writer Louis-Ferdinand Céline. Set in the mid 1910s, the narrative revolves around Ferdinand, an invalided French World War I veteran who lives in exile in London, and follows his small businesses and interacting with prostitutes. It was followed by a sequel, London Bridge: Guignols Band II, published posthumously in 1964.
تاریخ نخستین خوانش: بیست و چهارم اکتبر سال 2009 میلادی
عنوان: دسته ی دلقکها؛ نویسنده: لویی فردیناند سلین؛ مترجم: مهدی سحابی؛ تهران، نشر مرکز، 1386؛ در 394 ص؛ چاپ سوم، 1388؛ چاپ چهارم 1389؛ شابک: 9789643059484؛ موضوع: داستانهای نویسندگان فرانسوی - سده 20 م
دسته ی دلقکها؛ داستان زنهای نان آور خانواده، و مردان خوشگذران است؛ یعنی داستان زمین خورده ها و مطرودها. دسته ی دلقکها بهترین کتاب سلین نیست و در طبقه بندی آثارش در رده ی سوم آرام میگیرد. ولی بیش از آثار دیگرش ریشه در مکتب ایشان دارد: یعنی همه ی عناصری که او میخواست، در ادبیات فرانسه جا بیاندازد، به عریانی در این رمان دیده میشوند. از بهم ریختن قوانین دستوری داستان و متن و آغاز و پایان رمان گرفته تا خلق شخصیتهایی که همه، یا ضد قهرمان، یا شخصیتهایی دوگانه و خاکستری، و یا قهرمانانی هستند که رفتارشان روان خوانشگر را به هم میریزند! همه چیز شلوغ است، و هیچ چیز سر جای خودش نیست، و همه بر سر رسیدن به حقیقتی که وجود خارجی ندارد (یعنی همان زندگی) به سر و کله ی یکدیگر میزنند. یکی از کارهایی که سلین در این رمان میکند (البته در مرگ قسطی هم دیده میشود) جایگزینی کلمات بجای اصوات است، تصویرسازی و زبان طنز راوی، که خود نیز در آنها حضور دارد، شادی آور است و خوانشگر را هنگام خوانش خنده وامیدارد. راوی نحوه ی تشکیل این دارودسته ی دلقکها را، با مشخصه ی خاص هر کدام به خوانشگر میشناساند. بورو که از نظر او یک فرشته است کسی نبود جز یک تلکه باز حرفه ای که بیست سال پیش به لندن آمده؛ و پس از آن کاسکاد که نمونه ی مشابهش را در مرگ قسطی شناخته ایم. آدمی که برای خود دم و دستگاهی درست کرده، و اعتباری برای خویش به هم زده. آن هم اعتباری از نوع اعتماد! به این معنی که هر کدام از دوستانش که میخواستند به جنگ بروند، همسر خود را نزد کاسکاد میگذاشتند؛ چون آنجا امن بود و میتوانستند با خیال راحت بروند و به کارشان برسند! و کلابن که بهترین قسمت داستان، مربوط به این شخصیت است و سپس آقای سوستن و پپه. اسامی محلات پایین شهر لندن در این کتاب نام برده میشوند، و در تمام آنها راوی نیز حضور دارد. او با زبان بازی خارق العاده همراه با ترس از جنگ، و گرفتار شدن توسط پلیس، سرخوش است و تفریح میکند. منحصر به فرد بودن نحوی روایت دسته ی دلقکها، با اشاره و جملات کوتاه، جذابیت رمان را بالا برده است. در اینجا هم، فردینان از پزشکی سررشته دارد، اما نه به عنوان یک شغل، بلکه گاهی که مجبور شود از آن استفاده کند، مانند مرگ کلابن که وقتی دارد میمیرد یا زمانی که با کاسکاد به بیمارستان میرود. در این رمان هم، سلین همزادی دارد به اسم فردینان که انواع نیش و کنایه و هزل را او به کار میبرد. اول از همه قهرمان اصلی را نشانه میرود، یعنی آن اندازه که با دیگران بیرحم است به خود نیز بیشتر از دیگران میتازد. درگیری دائمی این دسته با پلیس نیز، نشان از روحیه ی آنارشیستی شان دارد، و جالب اینکه همه جا سایه ی تهدید کننده ی پلیس هست، اما این دسته را نمیتواند به دست بیاورد. همه شان تا میتوانند سر هم کلاه میگذارند، و به هم دروغ میگویند، و رذالت را در حق یکدیگر تمام میکنند. اما چه کنند! برای گذران زندگی به هم احتیاج دارند. مگر نه اینکه سلین در جایی گفته بود: به ذات بشر بدبین است! دسته ی دلقکها در کنار «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» که هر دو نیز به فارسی ترجمه شده اند از مهمترین آثار سلین، نویسنده ی عصبانی و سنت ستیز فرانسه ی پس از جنگ جهانگیر اول است. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
بالاخره تموم شد:)
با تموم کردن این کتاب چند حس متفاوت دارم. اولیش خوشحالی ازینکه تموم شده، دومیش ناراحتی ازینکه خوندنش این همه طول کشیده، و سومیش ایمان به اینکه کتابی هرچقدر هم سخت باشه خوندنش، اگر برای خودت اجبار بذاری، میتونی تمومش کنی
همهی اینا به این معنی نیست که من کتاب دسته دلقکها رو کتاب بدی میدونم. حتی به کسایی که اعصاب قوی دارن و زود خسته نمیشن و بددهنی نویسنده هم کلافهشون نمیکنه، توصیهش هم میکنم.
ازونجایی که این اولین تجربه من با سلینئه، این آشفتگی تو کتاب رو به شخصیت و تیپ داستاننویسی اون نسبت نمیدم، بلکه دلیلشو همونطور که در خلاصههای کتاب هم اومده، جنگی بودن کتاب میدونم. درواقع ضد جنگی بودنش. در طول کتاب یه جور استرس و تنش به آدم وارد میشه، مخصوصا با کلمات مقطع اوایل کتاب که میتونه کاملا گیجت کنه و سر در نیاری که الان چه اتفاقی دقیقا در جریانه. این رو شگرد نویسنده میدونم برای انتقال حس بد ناشی از تو محیط جنگ بودن، یا محیط بعد از جنگ. اما با گذشت زمان بیشتر با کتاب ارتباط برقرار میشه. جملهها از ناقصی درمیاد و بیشتر در جریان ماوقع قرار میگیری.
کتاب دسته دلقکها، مثه اسمش که یه جورایی شبیه اتحادیه ابلهانئه، در صفحات آخرش منو یاد اون کتاب انداخت. شاید، بودن تو دنیایی که همه یه جور احمقی هستن، یا خودشونو به حماقت زدن. البته بااین تفاوت که من قهرمان دستهی دلقکها رو مثل همه و یک دلقک نمیدونم. برخلاف ابلهتر بودن قهرمان اون کتاب نسبت به بقیه
و چیزی هم که تو کتاب پیداست، تنفر از جنگه، که با اینکه برای یک سری افراد نون اضافه داره، اما در کل عایدیای نصیب آدمای نسبتا سالم و عادی نمیکنه
در آخر هم به کسایی که کتاب رو شروع نکردن از ترس اینکه ممکنه نشه تمومش کنن، یا کسایی که شروع کردن و تو صفحات اول گیر کردن، توصیه میکنم یه کم سختی به خودشون بدن و از 20 صفحه اول عبور کنن. چیزی که در ادامه در انتظارشونه، خستگی اوایلشو تا حدی از تن درمیاره:دی
و این به این معناست که من هرچند زمانی طولانی و عاری از کتابهای دیگری رو گذروندم، اما حالا پشیمون نیستم:)
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دسته دلقک ها
خرید کتاب دسته دلقک ها
جستجوی کتاب دسته دلقک ها در گودریدز
Guignols Band is a 1944 novel by the French writer Louis-Ferdinand Céline. Set in the mid 1910s, the narrative revolves around Ferdinand, an invalided French World War I veteran who lives in exile in London, and follows his small businesses and interacting with prostitutes. It was followed by a sequel, London Bridge: Guignols Band II, published posthumously in 1964.
تاریخ نخستین خوانش: بیست و چهارم اکتبر سال 2009 میلادی
عنوان: دسته ی دلقکها؛ نویسنده: لویی فردیناند سلین؛ مترجم: مهدی سحابی؛ تهران، نشر مرکز، 1386؛ در 394 ص؛ چاپ سوم، 1388؛ چاپ چهارم 1389؛ شابک: 9789643059484؛ موضوع: داستانهای نویسندگان فرانسوی - سده 20 م
دسته ی دلقکها؛ داستان زنهای نان آور خانواده، و مردان خوشگذران است؛ یعنی داستان زمین خورده ها و مطرودها. دسته ی دلقکها بهترین کتاب سلین نیست و در طبقه بندی آثارش در رده ی سوم آرام میگیرد. ولی بیش از آثار دیگرش ریشه در مکتب ایشان دارد: یعنی همه ی عناصری که او میخواست، در ادبیات فرانسه جا بیاندازد، به عریانی در این رمان دیده میشوند. از بهم ریختن قوانین دستوری داستان و متن و آغاز و پایان رمان گرفته تا خلق شخصیتهایی که همه، یا ضد قهرمان، یا شخصیتهایی دوگانه و خاکستری، و یا قهرمانانی هستند که رفتارشان روان خوانشگر را به هم میریزند! همه چیز شلوغ است، و هیچ چیز سر جای خودش نیست، و همه بر سر رسیدن به حقیقتی که وجود خارجی ندارد (یعنی همان زندگی) به سر و کله ی یکدیگر میزنند. یکی از کارهایی که سلین در این رمان میکند (البته در مرگ قسطی هم دیده میشود) جایگزینی کلمات بجای اصوات است، تصویرسازی و زبان طنز راوی، که خود نیز در آنها حضور دارد، شادی آور است و خوانشگر را هنگام خوانش خنده وامیدارد. راوی نحوه ی تشکیل این دارودسته ی دلقکها را، با مشخصه ی خاص هر کدام به خوانشگر میشناساند. بورو که از نظر او یک فرشته است کسی نبود جز یک تلکه باز حرفه ای که بیست سال پیش به لندن آمده؛ و پس از آن کاسکاد که نمونه ی مشابهش را در مرگ قسطی شناخته ایم. آدمی که برای خود دم و دستگاهی درست کرده، و اعتباری برای خویش به هم زده. آن هم اعتباری از نوع اعتماد! به این معنی که هر کدام از دوستانش که میخواستند به جنگ بروند، همسر خود را نزد کاسکاد میگذاشتند؛ چون آنجا امن بود و میتوانستند با خیال راحت بروند و به کارشان برسند! و کلابن که بهترین قسمت داستان، مربوط به این شخصیت است و سپس آقای سوستن و پپه. اسامی محلات پایین شهر لندن در این کتاب نام برده میشوند، و در تمام آنها راوی نیز حضور دارد. او با زبان بازی خارق العاده همراه با ترس از جنگ، و گرفتار شدن توسط پلیس، سرخوش است و تفریح میکند. منحصر به فرد بودن نحوی روایت دسته ی دلقکها، با اشاره و جملات کوتاه، جذابیت رمان را بالا برده است. در اینجا هم، فردینان از پزشکی سررشته دارد، اما نه به عنوان یک شغل، بلکه گاهی که مجبور شود از آن استفاده کند، مانند مرگ کلابن که وقتی دارد میمیرد یا زمانی که با کاسکاد به بیمارستان میرود. در این رمان هم، سلین همزادی دارد به اسم فردینان که انواع نیش و کنایه و هزل را او به کار میبرد. اول از همه قهرمان اصلی را نشانه میرود، یعنی آن اندازه که با دیگران بیرحم است به خود نیز بیشتر از دیگران میتازد. درگیری دائمی این دسته با پلیس نیز، نشان از روحیه ی آنارشیستی شان دارد، و جالب اینکه همه جا سایه ی تهدید کننده ی پلیس هست، اما این دسته را نمیتواند به دست بیاورد. همه شان تا میتوانند سر هم کلاه میگذارند، و به هم دروغ میگویند، و رذالت را در حق یکدیگر تمام میکنند. اما چه کنند! برای گذران زندگی به هم احتیاج دارند. مگر نه اینکه سلین در جایی گفته بود: به ذات بشر بدبین است! دسته ی دلقکها در کنار «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» که هر دو نیز به فارسی ترجمه شده اند از مهمترین آثار سلین، نویسنده ی عصبانی و سنت ستیز فرانسه ی پس از جنگ جهانگیر اول است. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
بالاخره تموم شد:)
با تموم کردن این کتاب چند حس متفاوت دارم. اولیش خوشحالی ازینکه تموم شده، دومیش ناراحتی ازینکه خوندنش این همه طول کشیده، و سومیش ایمان به اینکه کتابی هرچقدر هم سخت باشه خوندنش، اگر برای خودت اجبار بذاری، میتونی تمومش کنی
همهی اینا به این معنی نیست که من کتاب دسته دلقکها رو کتاب بدی میدونم. حتی به کسایی که اعصاب قوی دارن و زود خسته نمیشن و بددهنی نویسنده هم کلافهشون نمیکنه، توصیهش هم میکنم.
ازونجایی که این اولین تجربه من با سلینئه، این آشفتگی تو کتاب رو به شخصیت و تیپ داستاننویسی اون نسبت نمیدم، بلکه دلیلشو همونطور که در خلاصههای کتاب هم اومده، جنگی بودن کتاب میدونم. درواقع ضد جنگی بودنش. در طول کتاب یه جور استرس و تنش به آدم وارد میشه، مخصوصا با کلمات مقطع اوایل کتاب که میتونه کاملا گیجت کنه و سر در نیاری که الان چه اتفاقی دقیقا در جریانه. این رو شگرد نویسنده میدونم برای انتقال حس بد ناشی از تو محیط جنگ بودن، یا محیط بعد از جنگ. اما با گذشت زمان بیشتر با کتاب ارتباط برقرار میشه. جملهها از ناقصی درمیاد و بیشتر در جریان ماوقع قرار میگیری.
کتاب دسته دلقکها، مثه اسمش که یه جورایی شبیه اتحادیه ابلهانئه، در صفحات آخرش منو یاد اون کتاب انداخت. شاید، بودن تو دنیایی که همه یه جور احمقی هستن، یا خودشونو به حماقت زدن. البته بااین تفاوت که من قهرمان دستهی دلقکها رو مثل همه و یک دلقک نمیدونم. برخلاف ابلهتر بودن قهرمان اون کتاب نسبت به بقیه
و چیزی هم که تو کتاب پیداست، تنفر از جنگه، که با اینکه برای یک سری افراد نون اضافه داره، اما در کل عایدیای نصیب آدمای نسبتا سالم و عادی نمیکنه
در آخر هم به کسایی که کتاب رو شروع نکردن از ترس اینکه ممکنه نشه تمومش کنن، یا کسایی که شروع کردن و تو صفحات اول گیر کردن، توصیه میکنم یه کم سختی به خودشون بدن و از 20 صفحه اول عبور کنن. چیزی که در ادامه در انتظارشونه، خستگی اوایلشو تا حدی از تن درمیاره:دی
و این به این معناست که من هرچند زمانی طولانی و عاری از کتابهای دیگری رو گذروندم، اما حالا پشیمون نیستم:)
مشاهده لینک اصلی