کتاب سرمایه در سده بیست و یکم

اثر توماس پیکتی از انتشارات نگاه - مترجم: ناصر زرافشان-ادبیات فرانسه

دینامیکی بزرگ که تجمع و توزیع سرمایه را به وجود می آورد چیست؟ سوالاتی درمورد تکامل بلندمدت نابرابری، تمرکز ثروت و چشم انداز رشد اقتصادی در قلب اقتصاد سیاسی قرار دارد. اما پاسخ های رضایت بخش برای فقدان داده های کافی و تئوری های راهنمایی روشن وجود دارد. توماس Piketty در سرمایه در قرن بیست و یک، یک مجموعه منحصر به فرد از اطلاعات از بیست کشور، که تا قرن هجدهم تاکنون ادامه یافته است، برای شناسایی الگوهای کلیدی اقتصادی و اجتماعی تحلیل می کند. یافته های او بحث را تبدیل خواهد کرد و دستور کار نسل بعدی تفکر در مورد ثروت و نابرابری را تنظیم می کند. یک کار جاه طلبی، اصالت و سختگیرانه فوقالعاده، سرمایه در قرن بیست و یکم، درک ما از تاریخ اقتصادی را درک می کند و امروزه با درسهای فراطبیعی ما روبرو است.


خرید کتاب سرمایه در سده بیست و یکم
جستجوی کتاب سرمایه در سده بیست و یکم در گودریدز

معرفی کتاب سرمایه در سده بیست و یکم از نگاه کاربران
خواندن این کتاب کاملا خسته کننده برای ناسالم است که به خوبی در تئوری اقتصادی صحبت نکرده است. اما من فکر می کنم Piketty آن را در ارائه استدلال خود را درست است. فقط باید صبور و ماندگار باشیم تا پاداش پیامی را که سعی در انتقال آن دارد، به دست بیاوریم. نتیجه گیری او همچنین تأکید می کند که چرا سه بخش اول کتاب او بسیار مهم هستند. در سطح جهانی ما باید برای ایجاد منابع قابل اطمینان و صادقانه از داده ها کار کنیم تا سیاست گذاران و شهروندان بتوانند با دقت قضاوت و تصمیم گیری درباره مسائل پیچیده بر مبنای اطلاعات تجربی، و نه ایدئولوژی یا اطلاعات غلطی که به نفع بعضی از آنها به نفع بسیاری باشد، طراحی شده است. در نهایت درخواست او در حمایت از دموکراسی، عدالت خواهی و فرصت های برابر است. کسانی که با نظریه اقتصاد کلان آشنا هستند می توانند، اگر بخواهند، بسیاری از سه بخش اول را درک و یا از بین ببرند و به طور مستقیم به صد ها صفحه از دیدگاه های Piketty درباره مقررات از سرمایه در قرن 21 و نتیجه گیری. این ها بخش های قابل خواندن هستند. اما لازم است تلاش های لازم برای درک بهتر این استدلال ها صورت گیرد. مقدمه ای خلاصه ای از نظریه اقتصادی اساسی است که مفهوم سرمایه را در وسط بحث قرار می دهد. قسمت اول مفاهیم مفید و مفیدی را در مورد چگونگی تفکر و طبقه بندی سرمایه، بیشتر در اروپای غربی و ایالات متحده ارائه می دهد از آنجا که بهترین رکوردها در آن مکان ها وجود دارد. مفهوم این است که سرمایه همیشه با سرعت بیشتری نسبت به درآمد، طبقه بندی ثروت در دهکده ها و سنت ها رشد می کند تا بتواند ماهیت ثروت را بهتر درک کند، با استفاده از درآمد ملی و سال های درآمد ملی برای مقایسه نسبت واقعی نسبت سرمایه و نقش فاجعه های اجتماعی و اقتصادی که بین سال های 1914-1945 اتفاق افتاد، کلیدی برای درک زمینه ای است که بعدا در متن آمده است. دو قسمت تمرکز بر رابطه سرمایه، کار و درآمد است. باز هم، به اعتقاد من جزئیات این استدلال در نظر گرفته شده است که به ارائه غیر اقتصاددانان به یک زمینه برای بهتر درک بخش چهارم. قسمت سوم، بدون اینکه بیش از حد فلاکت داشته باشد، حدود 240 صفحه طول می کشد تا زمینه را برای درس هایی که توسط شخصیت ووتین در رمان بالزاک Père Goriot آورده شود، در آن به Rastignac توضیح دهد که اگر او بخواهد ازدواج کند، برای اینکه واقعا ثروتمند باشیم، تنها به تنهایی کار نمی کند، مهم نیست که چه موفقیتی، به ثروت هایی که می خواهی منجر نخواهد شد. Piketty از شش فصل بعدی استفاده می کند تا این استدلال را کاملا موفق کند. به عنوان یک اقتصاددان غیرمولد، من نیز از پیشرفت Piketty به ادبیات جین آستن قدردانی می کنم تا نقاط نقد خود را نشان دهد. در بخش چهارم، Piketty برخی از نیازهای اساسی را برای تأمین عملکرد دولت â € œsoscial برای قرن بیست و یکم € و چگونه سرمایه می تواند برای ایجاد یک دولت عادلانه تر، مرفه تر و همچنین یکی که می تواند به طور مولد برای پیشبرد مسائل مورد انتظار و غیر منتظره اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این حقیقت که «سیاستهای عملی که پس از بحران سال 2008 اتخاذ شد، بدترین حالت را نادیده گرفتند، اما آنها واقعا پاسخ ماندگار را به مشکلات ساختاری که موجب ایجاد بحران شد، شامل عدم شکاف مالی گریز و افزایش نابرابری شد. € باید به عنوان یک داستان احتیاطی مهم برای آینده خدمت کند. توصیه های پیکیتی و این خلاصه آنها را عدالت نمی کند. \"شامل سیاست های قوی تر برای ایجاد و اجرای مالیات پیشرو در درآمد و سرمایه است. او همچنین به شدت از مالیات جهانی در مورد سرمایه، که برخی از پانزدهای شبه مارکسیستی نیست، خواستار است. در عوض، او استدلال می کند که چنین مالیاتی لزوما باعث می شود دولت ها با معیارهای نسبتا ساده ای برای اندازه گیری و مقایسه ثروت، سرمایه و درآمد - چیزی که در حال حاضر وجود ندارد. علاوه بر این، Piketty در مورد بدهی عمومی صحبت می کند: سوء تفاهمات آن، نقش تورمی می تواند در کاهش آن و نحوه عملکرد بدهی ها برای انتقال ثروت از فقرا به ثروتمندان باشد. به عنوان محتاط و سازنده به عنوان استدلال های او و سزاوار بحث است، من از آن می ترسم مثلا \"Pickettys\"، نظیر \"جوزف استیگلیتز\"، توسط سیاست گذاران نادیده گرفته می شود. همانطور که با ترس و وحشت دولت های اوباما در سیاست های مالی و سیاست های ریاضت اقتصادی غالب در اروپا روبرو شده ایم، موج شکنی افکار عمومی آگاهانه - چیزی که در حال حاضر بسیار کوتاه است - برای این ایده ها فرصتی عادلانه به ارمغان می آورد از شنیده شدن

مشاهده لینک اصلی
Piketty در ماهها و سالها به هم متصل خواهد شد و عمق تحقیقات بی سابقه او در برابر او قرار خواهد گرفت که حفره هایی در اسناد موجود وجود دارد. اما او قصد انتقاد را داشت. نقطه ای از این کتاب این است که مکالمه را دوباره شکل دهد و کاملا با تحریک اقتصاددانان، سیاستمداران و مردم به واقعیت نابرابری درآمد و ثروت ارثی در سراسر جهان دست یابد. آرتور گلدنامر شایستگی قابل توجهی برای ترجمه انگلیسی اش دارد. این کتاب ممکن است در فرانسوی ظریف تر باشد، اما شما نمی توانید از ترجمه ها روشن، زبان قانع کننده را بیابید. شصت صفحات بسیار زیاد است - و نه برای همه، حتی کسانی که علاقه مند به کتاب های استدلال مرکزی هستند - اما ششصد صفحه اقتصاد و تاریخ وحشیانه ارائه قابل توجه قابل خواندن است، خود را به عنوان بزرگ عنوان پایان نامه.

مشاهده لینک اصلی
این یک کتاب با دقت نوشته شده در مورد نابرابری در قرن جدید است. عنوان کتاب حاوی عجایب کارل مارکس است که با نگرش انتقادی روبرو است. همانند کتاب مارکس، این به درجه بالایی از اختلاف نظر نمی رسد. برای شعارهایی که دنیای مدرن را محکوم می کنند نباید به اینجا نگاه کرد. در عوض، این یک کتاب پیچیده است، هر دو آرزو و علمی است. تا اوایل قرن بیستم، او معتقد است که کسانی که ثروت را به ارث برده بودند، توانستند آن را سرمایه گذاری کنند، عمدتا در اوراق بهادار سرزمین یا دولتی، و به سود و اجاره ای که تولید می کردند، زندگی می کردند. افزون بر این، از آنجا که بازدهی سرمایه به طور مرتب بالاتر از نرخ رشد اقتصادی بود، درآمد این طبقه رانت گرایانه رشد سریعتر از کسانی بود که مجبور به زندگی برای زندگی بودند. هیچ کس در قرن نوزدهم یا پیش از آن نمی توانست با کار به راحتی زندگی کند. املاک منبع درآمد بسیار رضایت بخش بود. مهمتر از همه، فرآیندهای حاکم بر رشد سرمایه دشوار است. آنها تحت تاثیر حوادث و سیاست های سیاسی قرار می گیرند، اما مکانیزم مهم تر این است که بین سال های سال، بین رشد تولید ناخالص داخلی و میزان بهره و اجاره به دلیل سرمایه، نسبتا کوچک است. در هر یک سال، این تفاوت احتمالا کوچک است. اهمیت آن در این واقعیت نهفته است که سالها بعد از آن ترکیب می شود، به طوری که در طولانی مدت غنی سازی می کند و هر کس دیگر را فقیر می کند. در طول دهه، یک مولف تنها یک درصد تفاوت می تواند به یک کوه تبدیل شود. و پس از آن آغاز شد که جنگ در سال 1914، زمانی که ثروت بیشتر و بیشتر در دست کم و کمتر متمرکز شد. با این حال، در سالهای 1914 تا 1945، درگیری های عمده این پیمان بی سر و صدا از سرمایه رخ داد. دو جنگ جهانی، و اختلال در تورم، اختلال اجتماعی و افسردگی بزرگ، سرمایه بسیار فیزیکی را نابود کرد و به طور چشمگیری نظم اجتماعی را که رشد سرمایه وابستگی دارد. این اختلال عمده زمان را برای غلبه بر آن زمان گرفته است. از آنجایی که از سالیان متمادی تفاوت نرخ رشد و بازدهی سرمایه، به طور معمول کوچک است، دهه ها برای ترکیب پیشرونده این تفاوت برای تأثیر گذارند. با این حال، با قرن بیست و یکم، روشن است که مالکیت ثروت دوباره به دست کم تعداد افراد متکی است و اکثریت قریب به اتفاق از ثروت محروم هستند. بیش از این، بار دیگر روشن است که کار سخت مسیر درآمد راحت نیست. تنها با کسب ثروت، عمدتا از طریق وراثت و ازدواج، یک شخص می تواند مطمئن باشد که به خوبی زندگی کند. حتی کسانی که تعداد کمی از آنها به دلیل مهارت هایشان به عنوان کارآفرینان ثروت را کسب می کنند - گیتس، جابز، برانسون - و یا مدیران جدید فوق العاده که \"حقوق و پاداش های چشم گیر\" را به دست می آورند، درآمد آنها ناشی از کار مداوم آنها نیست بلکه مالکیت سرمایه آنهاست. با این حال، برای اکثریت، درآمد ها کاهش یافته یا کاهش یافته اند. در حال حاضر کودکان معمولا کمتر از والدینشان درآمد دارند. راه حل این سکوت به نظر من به طرز قابل توجهی ترسناک است. او یک فرم بین المللی مالیات مترقی را پیشنهاد می کند، نه به درآمد بلکه سرمایه. البته، مشکل، این است که نیروهای سیاسی در برابر چنین راه حل هایی گسترده اند. ثروتمندان بدون مبارزه از دست نخواهند داد. راه حل مارکس تا حدودی رادیکال تر بود. او فکر کرد که افراد محروم باید خودشان را سازمان دهند و از سرمایه کنترل کنند. متاسفانه، ریگان و تاچر در خرد کردن کار سازمان یافته کار بسیار خوبی انجام دادند. بنابراین ممکن است سرزمین مظلوم. فقط زمان می تواند بگوید.

مشاهده لینک اصلی
اکثریت اقتصاد که آمریکایی ها با آن مواجه می شوند نسبتا محدود است - نام Krugman، Friedman، Smith ظاهر می شود، اما تا چه حد ما از پایگاه های واقعی نظری خود می دانیم. یا مفروضات اساسی آنها در مورد تلاش اقتصادی چیست؟ توماس پیکتی را وارد کنید، که به نوعی به زندگی فکری در آمریکا نفوذ کرده است - چیزی که بیشتر نویسندگان 600 صفحه، رساله های محرک داده می توانند انجام دهند. در عمل، علم اجتماعی عالی آن که در آن Piketty تجربی، آرمانگرایانه است، مطمئنا به خطوط استدلال و فرضیه های ریشه خود اشاره می کند و مایل است در ایده های خود، همه چیز را به طور آزادانه، تاریخ، علم سیاسی، و جامعه شناسی به عنوان او استدلال (ویرانگر) علیه ارتدوکس نئولیبرال را طرح می کند. بسیاری از این واقعیت است که نتیجه گیری ها و نسخه های او تقریبا ناامید کننده است، به طرز ساده ای غیرممکن است. این به این معنی نیست که آنها پیشنهادات کمتری دارند - بعد از همه، سیاستمدار نیستند و بخش کوچکی از این کتاب را تشکیل می دهند. من تنها مشکلات جدی مشابه آنچه که توسط دیوید هاروی در بررسی خود مطرح شد (و مختصر آن تاریخ نئولیبرالیسم می تواند یک خواننده عالی باشد)، یعنی این که چند لنز حساس و یا حداقل لنز بسیار مفید و روش های تحلیلی، آشکارا غایب بود.

مشاهده لینک اصلی
درست یا غلط؟ مدیران اجرایی مدرن به میزان بیش از سهم واقعی خود در شرکت هایی که اجرا می کنند، پرداخت می شوند. احساسات شما در مورد این مسئله احتمالا درمورد آنچه که شما در مورد اقتصاد، نابرابری ثروت و شایستگی بازارهای آزاد به طور کلی می گویند بسیار سخن می گویند. مدیران بلندپروازانی که بسته های وظیفه ای عظیم دریافت می کنند برای انجام کاری که به نظر می رسد یک کار بسیار شبیه به نظر می رسد، به طور غریزی به بسیاری از افراد بی عدالتی حساس است، اما پس از آن، هیچ کس شرکتها را مجبور به پرداخت چنین حقوق زیاد نمی کند، بنابراین دقیقا کدام مسئله است؟ عدالت اجتماعی و نئولیبرالیسم در بحث های سیاسی ادامه دارد. این کتاب، از یک سو، جامعۀ آکادمیک دقیق است، با آنچه که برای غیر اقتصاددانان معادلات و اصطلاحات هنری معقول است. با این حال، این نیز به نوعی کار تاریخ اقتصادی است (با ذکاوت ارجاعات به آستین و بالزاک و فیلم تایتانیک) که به سنت اقتصاد سیاسی قرن نوزدهم میرسد، زمانی که میدان جوان (یا تمایل به ب) درباره فتنه و ایدئولوژی بیشتر از مدل های کمی. این سنت همچنین شامل مارکس است که پیکتی می خواهد تقلید کند، هرچند که با تئوری های تاریخی هگلیان گرایش پیدا کرده است. اساسا، پلاتکت پیکتیس خیلی بیشتر شبیه به یک شخصیت بسیار رایج است: هنری جورج که پیشرفت و فقر او یکی از آثار انقلابی در اقتصاد قرن نوزدهم. جورج بزرگترین منبع بی عدالتی اقتصادی را به عنوان جمع آوری اجاره توسط صاحبان زمین، که ثروت آن بدون سرمایه گذاری افزایش می یابد، به سادگی به عنوان زمین مفید تر می شود. او پیشنهاد مالیات بر ارزش افزوده زمین را برای خیساندن این سوداگران (که اکثریت طبقه بالا از زمان او را تشکیل می داد) پیشنهاد کرد و درآمد اساسی را برای همه فراهم می کند. پیکته، با احتیاط، قصد دارد همان اصل را به تمام سرمایه اعمال کند اوراق بهادار، صندوق های اعتماد یا خانه در Hamptons. به دنبال مارکس، او ادعا می کند که معادله اساسی سرمایه داری، r \u0026 gt؛ g؛ به عبارت دیگر، رشد سرمایه از کل اقتصاد و در نتیجه رشد درآمد حاصل از کار بیشتر است. در یک نگاه دقیق به سوابق مالی از دنیای توسعه یافته طی چندین قرن، او نشان می دهد که - اگر چه در بسیاری از موارد این به دلیل شوک های خارجی (جنگ های جهانی، می گویند) و یا دوره های رشد سریع (Frances Trente Glorieuses) دوره های رشد منظم، سرما می خواهد سریع تر از سایر نقاط اقتصاد جمع کند؛ به ویژه هنگامی که ثروتمندان قادر به جذب سرقت سرمایه گذاری هستند که می توانند بازار را ضرب و شتم بدست آورند، در حالی که @ مرد متوسط، مشاوره سرمایه گذاری را از برادرش دریافت می کند. بدون تغییر در دوره، عصر طلایی جدید مانند ما ممکن است ادامه یابد نتایج منحرف شده، منجر به افزایش ناآرامی های اجتماعی و در نهایت سیستم سوزاندن خود می شود (اگر سهم سرمایه ها از رشد همچنان افزایش یابد، باید به نقطه ای دست یابیم که هیچ چیز باقی نمانده است و تنها انتخاب امپریالیسم یا سقوط است). بدین ترتیب Piketty یک مالیات بر ثروت جهانی را پیشنهاد می کند که از انگیزه های سرمایه گذاری برای دسترسی به پناهگاه های مالیاتی دریایی جلوگیری می کند (به این دلیل که بسیاری از شرکت ها در دلاور یا دوبلین مستقر هستند به خاطر عشقشان به گینس و رودخانه نیستند). بیشترین توجه را در مورد Piketty او چگونه رادیکال است: دیوید گریبر یا هاروی، او یک استاد سابق MIT است که به طور مستقل در مرکز فرانسوی ایستاده است، البته نه یک آمریکایی. او درک می کند که چرا اقتصاددانان به طور محکم در بازارهای معتقد هستند، و پرونده اش علیه آنها بر اساس داده های تجربی استوار است. البته، پیش بینی ها همیشه غیرممکن است، و چند دهه آینده می تواند هر مدلی را که می توان تصور کرد، تضعیف کند. اما این کتاب علاوه بر بحث و گفتگو نابرابری، به خوبی مورد تحقیق و تحقیق قرار گرفته است و سوالاتی که تقاضای پاسخ فوری را افزایش می دهد. شاید زود دیر شود

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سرمایه در سده بیست و یکم


 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب فراتر از اشک هایمان
 کتاب هفتاد و پنج برگ
 کتاب گذشته ی یک توهم
 کتاب پایان نفت
 کتاب فاتحان