کتاب مالوی

اثر ساموئل بکت از انتشارات نشر ثالث - مترجم: سهیل سمی-ادبیات فرانسه

مولوی توسط ساموئل بکت نخست در فرانسه نوشته شده بود؛ فقط بعدا به انگلیسی ترجمه شد. در مدت کوتاهی پس از جنگ جهانی دوم منتشر شد و سبک جدید نوشتن و نوشتن را مشخص کرد که بر روی بقیه عمر بکت استوار بود. Molloy به دو بخش تقسیم می شود. در بخش اول Molloy به جستجوی مادرش می رود. در مرحله دوم، او توسط مورن، یک نماینده دنبال می شود. در این طرح ساده، که در اول شخص صحبت می شود، یک رمان قابل توجه است که پرسش هایی از وجود و یکپارچگی را مطرح می کند که نشان می دهد که بسیاری از بکت ها کار می کنند، و همچنین غرور کمیک است. به زیبایی نوشته شده است، این یکی از شاهکارهای ادبیات ایرلندی است. این ضبط برتر جهان است. نوشته شده توسط استاد دراماتیک، به طور ایده آل برای رسانه های صوتی مناسب است.


خرید کتاب مالوی
جستجوی کتاب مالوی در گودریدز

معرفی کتاب مالوی از نگاه کاربران
خود انسان یک چیز بی نظیر نیست، بلکه یک اتحاد واحد نیست. این یک کل مصنوعی است، یک سنتز که خود را از عناصر متضاد ادراک، بدن، حالت ذهن، خودآگاهی آغاز می کند. سنتز به وسیله تداوم حافظه و عمل توسط خودآزمایی متعالیه توسط خود یک ایده آگاهانه از خود، توسط یکپارچه سازی در نگاه دیگر و توسط یک چارچوب مفهومی متحد، هر دو خود را و کل کل اجتماعی. بکت این سنتز را با حل آن حل میکند، هر عنصر را در حالت فروپاشی و جدا شدن از دیگران آشکار میکند. او دو شخصیت را به ما می دهد: «خود را در معرض خطر» قرار می دهد. او بر چهره غم انگیز، دردناک و همیشه پوسیدگی خود، افراطی ترین احساسات خود ایستاده است. آنها نوعی افراد مضطرب و ناپسند هستند که در Dostoevsky و Hamsun یافت می شوند، اما در اینجا آنها را به محدودیت های دوربرد خود می رسانند. همه آنها رامبلیگ و جزییات هستند. اول، یک همکار رقت انگیز است که تنها با روشی پوچ و ارتباط مبهم با مادرش همراه است. دوم، یک بی رحمانه، خود را با اصرار بر قوانین خود، با بی رحمانه کردن جهان و مردم در آن با اراده و ایدئولوژی خود، خود را با هم نگه می دارد. در نهایت، شخصیت دومی شبیه به سابق است: آنها هر دو در یک عنصر کوچک از واقعیت انسانی به یکسان تبدیل شده اند. مهمتر از همه، می تواند روایت را متوقف کند: روایت، داستان داستان خود، استفاده از واژه های محدود، اتصال و متحد کردن: زبان، آن دسته از مفاهیمی که جهان را تعریف می کنند و روابط متقابل ما را به ما اجازه می دهد، چیز نهایی حفظ موجودیت اما روایت قطع شده است، با کاما با کاما به اشتراک گذاشته شده توسط کاما، با ابهام و تناقض سریع شکسته است. مثل همه چیز دیگر، فرو می ریزد. به طور خلاصه، این شاهکار است.

مشاهده لینک اصلی
Molloy همه چیز در سرش است. اسکیزوفرنی همدردی وحشیانه Naï¯ve بی گناه. همانند بسیاری از شخصیت های بکت، Molloy با ماده مدفوع وسواس دارد. همراه با بقیه نوع بشر، از درون آن پوسیدگی دارد. بنابراین، برای بکت، همه ما دیوانه است: قاتلان بالقوه و قادر به وحشیst کردن فرزندان ما. کل کتاب خاطره خاطرات است. Molloy فکر می کند در مورد زمانی که او در مورد زمان فکر کردن در مورد زمان دیگری فکر می کنم. او با کمک ارتشیان حرکت می کند، زیرا یکی از پاهای او، او مطمئن نیست که سفت است. شخصیت Molloy در جستجوی خانه مادرش است اما هرگز نمیتواند آنجا برود. به جز آن، در نهایت، او معتقد است که خودش آنجاست. شخصیت Moran در جستجوی Molloy است. در این فرایند او بیشتر و بیشتر مانند Molloy در حال حرکت در مورد عصا می شود. او به طرز وحشیانه پسر خود را می کشد و در نهایت با یک مرد شبیه به خودش ملاقات می کند. نتیجه این است که دلفلگanger به مرده می رسد، و آن را در یک پالپ سر میزند. آیا موران مولوی را کشت یا مولوی کشته شده بود موران. من فکر می کنم آنها یکسان هستند. از طریق تمام مدفوع، خشونت و بی رحمی، بتت و طنز و بشریت علامت تجاری بکت را در خود جلب می کند. این یک کتاب فوق العاده است که به ما می گوید مثل آن است. زندگی پوچ است و ما به آن ادامه میدهیم، زیرا همانطور که بکت به ما گفته است، ما باید. بکت در حال رفتن به نوشتن بود، به رغم خودش ... «نمیخواهم بگویم، نمیخواهم بدانم که چه میخواهی بگو، نمیتوانم بگویم آنچه که فکر میکنید میخواهی بگو، و هرگز متوقف کردن گفتن، و یا تقریبا همیشه، این چیزی است که باید در نظر داشته باشید، حتی در گرما از ترکیب. \"او می گوید آن را با عجله.

مشاهده لینک اصلی
این خواندن بسیار دشوار بود. من به کتاب صوتی در کنار درایو گوش می دادم، اما مجبور شدم متن را بخوانم، به ویژه قسمت 1، با توجه به شیوه تفسیر داستان داستان. صرفنظر از این، روایت بخش اول به طور کلی، از طریق برخورد و نظرات خود، تصویری مبهم از شخصیت اصلی را به تصویر می کشد، در برخی از نقاط که می توانید احساس کنید و درک کنید که از کجا آمده است، یک اسکیزوفرنی، قدیمی، مرموز، مرد تنهایی، بدون خاطره ای برای تسلی خاطر او، هیچ ریشه ای، هیچ جایی برای تماس با منزل، جایی برای رفتن نیست، به طور مداوم برای آخرین چیزی که می تواند از @ family @ و حس متعلق به یاد داشته باشد، او در دنیایی زندگی می کند که او نمی فهمد و با افرادی برخورد می کند که نمی دانند چه اتفاقی می افتد. من از طریق بخش اول به نوعی خیره کننده رفتم، بدون پایان بتن، رضایتبخش، اما هنوز هم در حال حرکت و اندیشه است. یکی از این کتابهایی است که با شما در ارتباط است، گرچه هیچ معنی قطعی در معنای سنتی وجود ندارد، و قطعا چیزی که من برای خواندن استفاده می کنم. با این حال، بخش دوم توضیح زیادی. این در واقع آغاز داستان است، شما فکر می کنید آن را به موازات است، اما در پایان شما باید بدانید که Molloy است، بود، چگونه او آمد، چرا او چنین است. این اولین اثر بکت است که من آن را خوانده ام و به طور رسمی عاشق راه خود هستم، بارها و بارها، شاعرانه در دیگران، کم کم با طنز و کمدی تیره، و در عین حال در عین حال سادگی و بی تفاوتی وجود دارد به سمت زندگی و تراژدی است. مورولی، مورن است، آیا او نیست؟ نه واقعی Molloy، اما یکی در قسمت اول نشان داده شده است، قبل از اینکه به dementia.Wow شناخته می شود. این diffo یک کتاب به عنوان خوانده شده است.

مشاهده لینک اصلی
اگر دوست دسوتوفسکی و جیمز جویس را دوست داشته باشید، احتمالا این باعث می شود احساس خجالت ادبی کنید. من مطمئنا از این کتاب لذت بردم، با وجود آنکه فوق العاده چالش برانگیز بود. * من در مورد برخی از چیزها در کتاب بحث می کنم و برخی نقل قول ها را می دهم، اما آن چیزی که من به عنوان یک اسپویلر می نامم، نیستم. قسمت اول سه پاراگراف و 100 صفحه (بیشتر یا کمتر بر اساس نسخه شما) است، بنابراین شما نمی توانید آنرا بگذارید ... زیرا یک نقطه وجود دارد که راحت است آن را قرار دهید. قسمت دوم پاراگراف ها را قطع می کند و باقی مانده از رمان را تشکیل می دهد. اگرچه من در بخش دوم به عنوان اولین حرکت نکردم و خلق و خوی به شدت متفاوت است، آن را به آنچه شما آن را به شما می خوانید @ می رساند. @ قسمت اول فقط احساس سبک و سیاق بیشتر شعر و فلسفی داشت و حقیقتا از من بیشتر فاصله میگیره @ اجازه نده من چیزی از ماه بشنوم، در شب من هیچ ماه نیست، و اگر اتفاق می افتد که من از ستارگان صحبت می کنم، این اشتباه است. @ شاید نیز: @ وقتی یک مرد در جنگل فکر می کند او به سمت راست به جلو حرکت می کند، در حقیقت او در یک دایره قرار دارد، من بهترین کار را کردم تا به یک دایره بروم، امیدوارم در خط مستقیم حرکت کنم. @ این کتاب فوق العاده خوب است اما من نمی توانم پنج ستاره در این نقطه به دلیل نیمه دوم. شاید با راهنمایی بیشتر و تمرکز بر روی آن بخش من می توانستم آن را بدهم ... و اگر به این نکته ای که شما در این مقاله می خوانید، به جای آن چهار ستاره را به جای آن قرار داده ام، فرض می کنم رمان کار خود را انجام داده است.

مشاهده لینک اصلی
یک کتاب تقریبا غیرممکن است که واقعا یک بررسی را بنویسید. این درس در خواندن خالص بود؛ قطعا، من احساس خستگی نکردم، من را مجذوب خواندن کتاب خواند و به راحتی از کلمات و زبان خود برای خودم لذت بردم، بدون توجه به پایان دادن به آن و یا حتی حس داشتن. فصل اول را بسیار دوست داشتم دوم، و پروس طلایی Molloy را بیشتر شاعرانه و لمس کرد؛ در بعضی مواقع با صدای بلند خندیدم، در دیگران احساس کردم که من به یک تفکر عمیق و مخربی از یکی از جالب ترین نویسندگان یونایتد نگاه می کردم. فصل دوم من کمتر علاقه مند بود - شاید من بیش از حد به فقدان پاراگراف رشد کرده بود - و جریان خون آگاهانه اجازه نمی داد که من به عنوان زبان عمیق به عنوان قبل از آن سقوط کرد. من احتمالا هرگز آن را درک نمی کنم، اما مطمئنا آن را به عنوان یک کار بازگشت به دوباره برای خواندن عمیق تر دوباره. فقط زمانی که من مقدار زیادی از زمان هر چند؛ قطعا یک کتاب برای چند دقیقه قبل از خواب پس از یک روز طولانی کار نمی کند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مالوی


 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب فراتر از اشک هایمان
 کتاب هفتاد و پنج برگ
 کتاب گذشته ی یک توهم
 کتاب پایان نفت
 کتاب فاتحان